یک خداحافظی ساده با ماه مبارک رمضان ...
ببخشید یکماه تمام ریختیم و پاشیدیم و تو چه صبورانه از ما پذیرایی کردى . دعوتنامه فرستادى به رسم هر سأله عده اى گرما را بهانه کردند و روزهاى طولانی را و نیامدند عده اى بیمار بودند عده اى گفتند کار بیرون داریم و نمیتوانیم ما هم که آمدیم فکر نکنم میهمان خوبی برایت بودیم زبانمان بسته بود ولى غیبت کردیم چشممان را بر خیلى چیزها نبستیم بی حالى و ضعف را بهانه کردیم و اکثرا خواب بودیم آنقدر مهربانى که خوابمان را هم جزو عبادتمان حساب کردی میزبان خوب و صبور من به امید ساعات إفطار و مستجاب شدن آرزوهایمان بود که ساعات پایانى روز را در دل غرغر کردیم و نالیدیم از این همه ساعت روزه دارى و تو مى دیدى و به رویمان نیاوردى چقدر تو خوبی و من شرمگین سراپا تقصیر در این شب آخر این ضیافت عاجزانه میخواهم ببخش و ما را بدرقه کن از گناهان و قصورمان درگذر هنوز چشممان به نگاه مهربانت است دلمان میخواهد باز مهمانت شویم میدانم در را به رویمان نخواهى بست چون تو ارحم الراحمین هستى دلمان گرفته همیشه خداحافظى سخته و چیزى که سخترش میکنه مهربانى میزبانه .......
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
- ۹۴/۰۴/۲۶